کتاب عطر (سرگذشت یک جنایتکار)

اثر پاتریک زوسکیند از انتشارات علم - مترجم: رویا منجم-ادبیات رئالیسم جادویی

پرفروش تحسین برانگیز و احساسات بین المللی، پاتریک سوزکیندز، رمان جدید کلاسیک، یک آزمایش وحشتناک از آنچه اتفاق می افتد زمانی که یک مرد با تساهل در بزرگترین اشتیاق خود - بوی خود - منجر به قتل می شود. در محله های فقیرانه فرانسه قرن هجدهم، نوزاد ژان باپتیست گرینویول با یک هدیه عالی - بوی نامطبوع متولد شده است. به عنوان یک پسر، او زندگی می کند تا بوی پاریس را بیاموزد و خود را به یک عطر معروف برجسته ای که او هنر باستانی را برای مخلوط کردن روغن های گرانبها و گیاهان آموزش می دهد. اما نبوغ گرنویل چنین است که او راضی نیست که آن را متوقف کند، و با وسواس گرفتن بوی اجسام مانند دستگیره های برنجی و چوب تازه بریده می شود. سپس یک روز او یک اشاره از عطر به ارمغان می آورد که او را در تلاش یک بار دیگر وحشتناک برای ایجاد عطر و بوی نهایی - بوی یک باکره جوان زیبا. عطری با روایت خیره کننده روبرو شده است، عطش قهرمانانه ای از قتل و تخریب نفس است.


خرید کتاب عطر (سرگذشت یک جنایتکار)
جستجوی کتاب عطر (سرگذشت یک جنایتکار) در گودریدز

معرفی کتاب عطر (سرگذشت یک جنایتکار) از نگاه کاربران
این ممکن است به خوبی رمان کامل باشد - یک صفحه جنجالی به طرز شگفت انگیزی که شخصیت اصلی آن بسیار هیجان انگیز و متقاعد کننده است و شما را به سوی دنیای دردناک خود از عذاب وجدان، شخصیت های فراموش نشدنی و تفریح ​​از جهان هدایت می کند تنها وجود داشته است به طوری که Jean-Baptiste Grenouille می تواند آن را سرگردان است. او نمی تواند کمک کند احساس، که در ایجاد چنین hermetic antihero، Suskind ممکن است به خوبی در مورد خود نوشتن - دیدن به عنوان نویسنده انحصاری از زمانی که مجاز به عنوان اما چند و قطعی (هر چند درخشان در خود) چشم انداز روان خود را، که به طور موثر ناپدید شدن بسیار شبیه به قاتل بدخواب خود را می کند. وودز یکی از جهنم مترجم است (کار او بهشت ​​تنها در توماس من تنها کافی است به او یک حامی ادبی از بشریت)، و این کتابی است که مطمئنا خود را به عقب برمی گردانید، یا در فکر و یا از طریق تجدید آن دوباره و دوباره. (و گرچه این نه نه اینجا و نه وجود دارد، این کتابی است که نویسنده ای از من ساخته است - بنابراین من نمی توانم کمک کنم که آن را دوست دارم).

مشاهده لینک اصلی
خواندن به عنوان بخشی از چالش خواندن تنوع بی نهایت، بر اساس بی بی سی بزرگ خوانده شده نظرسنجی از 2003. اولین چیزی که من می خواهم بگویم این است که، اگرچه من واقعا واقعا از آن لذت بردن نیست، من به طور کامل توصیه می کنم شما این کتاب را بخوانید. این یک مفهوم شگفت انگیز است و به شما در مورد چیزهای زیادی فکر می کند - زندگی، مردم، حس ها، بوی ها، نحوه دیدن جهان را می فهمد - من فکر می کنم لذت بردن از داستان کمی غیر قابل توجه است. این داستان است یک مرد فرانسوی در اواخر قرن هفدهم که با احساس بوی فوق العاده حساس به دنیا می آید، اما از هیچ چیز بوی خوبی نمی گیرد. این مفهوم غیر معمول به این معنی است که کل داستان به شدت در اطراف بوی ظاهر می شود: همه چیز در مورد آن، بوییدن آن، دانستن آن، دیدن آن، خواندن آن و به یاد آوردن آن است. من می خواستم از این کتاب لذت ببرم و فکر کردم آغاز خیلی شگفت انگیز بود . این واقعا موضوعات کتاب، طرح و شخصیت را ایجاد کرد، تا آنجا که من با امید به آن رسیدم. متأسفانه، آن کاملا به طور چشمگیری از بین می رود. این بی تفاوتی وحشیانه و خشن بود؛ سرگردان، سرگردان، سریع و تاریک است. پایان دادن به طور خاص من بسیار بی معنی یافت، اما من فکر می کنم که پایان خود را نه تنها برای شخصیت بلکه همچنین به طور استنادی برای کتاب نیز مناسب بود. این یک پایان ناامید کننده بود، اما من فکر کردم که آن را بسیار مناسب است که آن را به عنوان به طور ناگهانی بود. مفهوم مردی که دیدن جهان و همه چیز در آن به عنوان بوی فوق العاده است، اما من فکر نمی کنم آن را به تمام پتانسیل خود اعدام شد. در حقیقت، من فکر می کنم آن را به نحو غیرواقعی استفاده کردیم که در انتهای آن کار کمی خالی بود. گرینویو به نظر دیگران فکر نمی کند و در نتیجه او یک بی رحمی اجتماعی است که هر دو مانع و بر استعداد خود برای بوییدن می شود. او همه چیز را به عنوان بوی می بیند و از طریق او هم همین کار را می کند. اما من فکر می کنم زمانی بود که ما نمی دانستیم که چه چیزی بوجود آمده است: من نمی دانستم از بعضی از بوی ها - توصیف یک مکان - آن را به من نشانه ای نبود. شاید به این دلیل که من به عنوان دیگران قدرتمند نیستم یا شاید به خاطر اینکه یک شخص بصری هستم، اما زمانی وجود داشت که آن را به عنوان توصیف شگفت انگیز از افراد و مکان ها در معرض بویایی خواند، اما به جای آن فقط یک بیانیه واضح از آنچه که قبلا قبلا شرح داده شده است متاسفانه، گرینویل و شخصیت های دیگر نه دوست داشتنی و نه خاص است. اگر چه من اعتقاد دارم که طبیعت 2D شخصیت ها به منظور نشان دادن دیدگاه خود از انسان ها در مورد گرنول ها به کار گرفته شده است، این واقعیت که کتاب در روایت شخصیت سوم به معنای آن کاملا احساس شد. چیزی که من آن را دوست نداشتم این بود که بکارت چیزی است بنابراین بسیار مهم است که آن نوع خاصی از عطر وجود دارد. این همان ایده مردی است که بکارت - و عجیب و غریب از شخصیتی است که هیچ مفهومی از مذهب و خدا ندارد - که در حالی که ایده میل و حساسیت جنسی جذاب است، هیچ ارتباطی به بکارت و عمل از دست دادن آن ندارد . با شروع بلوغ قاعدگی یا پایان آن هیچ ارتباطی با بلوغ ندارد. این فقط کمی از پوست است که اغلب حتی در آن وجود ندارد. در حالی که من مفهوم نیاز به عطر و بوی غریب در این شخص را درک می کردم، کل ایده واقعا من را خشمگین کرد، به خصوص با توجه به این در دهه 80 نوشته شده بود و نه در واقع در قرن 18th: شما می توانید ایده هایی از آنچه که بکارت قرن هجدهم اما شما نمی توانید واقعیت اثبات شده را تغییر دهید: بوی آن. این حساس نبود این احتمالا نباید به من خیلی ناراحت بود، اما این کار را کرد، و کتاب معنی آن را از دست داد. تم های ظریفی جنسی این کتاب که در آن گرینویول از بوها به عنوان یک پروکسی برای جنس، صمیمیت و دیگر چیزهای دیگر استفاده می کند، به این علت کاملا بی معنی بود، به رغم فتنه های آنها. چیزهای دیگر، هنر عطر سازی، راه پاریس سپس، راهی که یک انسان می تواند خود را در یک سوراخ کامل کند، احساس می کند کمی کمی تیره و تردید دارد و به سادگی راه را برای رسیدن به داستان جایی که در آن بود، به عنوان مخالف بودن بخشی از یک سفر است. این یک مفهوم شگفت انگیز است و من واقعا بخشی از آن را از آن لذت بردم، اما در غیر این صورت فقط یک کتاب خونین دیگر بود. وبلاگ نمایش مشخصات عمومی | توییتر | Pinterest | فروشگاه | Etsy

مشاهده لینک اصلی
@ که در آن بوی غالب شد، قلب مردان غالب شد @\nاین یکی از آن کتاب است که در ابتدا با موضوع گرفتار، نویسنده به ما طول می کشد به دور از جهان ملموس و ما را به جهان زودگذر بوها، یک جهان است که خواهد بود که روح از تاریخ و عشق واقعی شخصیت ما: ژان باتیست Grenouille، مردی که دارای قدرت فوق العاده به درک بوهای عمیق تر و به شیوه ای شدید تصور اما این است که نقطه ضعف از اینکه به عنوان یک paraa به دلیل عدم بوی خاص است که آن را به عنوان دیده یک موجود واقعی و زنده. در سراسر روایت ما توسط افکار و ادراکات گرینویول احاطه شده است. برای حدود نیمی از کتاب ما را به حداکثر وسواس از این مرد حرکت: میل به تصرف خود در جوهر زیبا ترین افراد شناخته شده، برای آن متعهد ماموریت تبدیل شدن به بهترین عطر بوده است و بین سفر، تنهایی و کار سخت، به کنکاش در جهان از عشق به fragancias.Si خوبی تمام داستان مجذوب من باید بگویم که بزرگترین مشکل من این است که نویسنده است سمج به این باور که Grenouille یک هیولا در پایان من من آن را باور نکردم این روانی، خود بزرگ قاتلی دیوانه است اما کافی نیست ناچیز است و یا به انجام اقدامات پایان نفرت انگیز که مستحق این عنوان، که من آن را ببینید، حتی خداوند است. اقدامات آنها erronà © عنوان اما مخرب نیست، به منظور آسیب ± AR اما به منظور ایجاد، است که قابل قبول نیست فقط او را می سازد به دور از ادراک است که Süskind ما انتظار می رود به ایجاد ما شخصیت زیرا او می تواند انجام می شود معرفی تا به طور کامل به ذهن ژان باتیست شما را در درک که آنچه hace.Mi بخش مورد علاقه هیچ استدلال: فینال، بلکه © N من می توانم compración با تیک برجسته، آن است که فوق العاده است، بنابراین خالص در یک معنا، و غیره تعریفی که خط آخر بخشی از شما را بخاطر می بخشد، باعث می شود شما از عمیق ترین حالت را دوباره ویرایش کنید، اما نکته این است که شما بی تفاوت را ترک نخواهید کرد. در هر دو قطعه کار خوب در توصیف قرار داده است کاملا نشان داده و مفصل که این قادر به بود، اما همچنین صریح و روشن است که از ویژگی های توده باعث می شود یک کتاب این است که برای همه نیست، زیرا بسیاری از مردم می انزجار و / یا دافعه باعث .در پایان داستان در رویکرد خود منحصر به فرد و خوب در اعدام او است، شما باید فراز و نشیب (به عنوان لحظات طولانی است که درست مثل نی احساس) اما در نهایت شما را ترک در اکثر à © xitosa بخشی از داستان سرایی. @ این هیولا از همان ابتدا بود. او زندگی را با انسداد محض و شر خالص انتخاب کرد

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** یک فرشته مادرم را دید که مایل بود او را در پشت میز ماهی خود بکشد و پس از آن پسر توسط نجات دستگیر شد و سپس فرشته گریه در آرامش و شادی، و سپس یک قطره از اشک های فرشتگان افتاد در آن بازار، اما فرشته از دست رفته قطره، حدس زدن چه؟ آن را بر روی یک کجای زباله سقوط کرد! لعنت! بازار همچنان گرسنه است، اما هنوز هم مرداب مانند الاغ می ماند، اما پسر بچه هنوز مانند هیچ چیز نمی پوشد، پسر زندگی اش را برای بوی زندگی می کرد، آیا این یک فاجعه بود؟ من فکر نمی کنم بنابراین، من فکر می کنم فقط فرشتگان دیگر mistakethinking در مورد صحنه گله جفتگیری: یک بدهید provençal وجود دارد (این motherfucker یک جمع کننده قارچ متولد شد) یک بار با من در یک بستر غذاهای دریایی فرانسوی کار می کرد، که در واقع یک schmohe بود یک بار به من گفت چیزی درمورد صدف ها در ساحل بریتانا، گفت: از آن جا که در دوره شیب دار، پوسته ها یکدیگر را در دامنۀ دامن، جهنم، درهم شکستند، آره؟ شما می دانید که این افراد لعنتی یکدیگر فقط بودند (مثل) آن صدف ... همه از این fuckery عظیم فقط توسط یک عطر نهایی که توسط یک شر آسمانی guywhat یک منظره ایجاد شده بود، چه در روز، چه در روز به فاک باعث شد و از بین بردن! چرخش زیبایی زیبایی از بشریت!

مشاهده لینک اصلی
در سطح، این کتاب یک گردهمایی بزرگ ادبی است. اما اگر شما عمیق تر بکشید خواهید دید که این جشن زیبایی، ولنتاین حس ها و تلاش انسان برای پیدا کردن شادی در میان تنهایی، غم، فقیر و ناخوشایند است. فکر می کنم پاتریک بیتمن در برت استون الیس در روانشناسی، جیمز بالارد در جی. G. Ballard Crash یا Humbert Humbert در شاهکار ولادیمیر نابوکو لولیتا. به راحتی شما آنها را نفرت خواهید کرد با این حال، در زیر جنایتکار دیوانه و پیچیده، مردی است که یک پسر فقیر بود که به تنهایی، تنها و رشد کرد و دلش برای پذیرش، قدردانی، نه تنها کمی دوست داشتنی بود. ژان باپتیست گرینویول متولد شده است به یک مادر جوان که تلاش می کند به ترک او را به تنهایی برای مرگ همراه با نیشگون گرفتن و پوسیدن ماهی در بازار پاریس. یک کشیش به او دلسوزی می کند، اما او بوجود ندارد و کشیش احمق فکر می کند که او پسر شیطان است. بنابراین، گرینویول به یتیم خانه منتقل می شود. هنگامی که کشیش متوقف می شود به پرداخت یتیم خانه، اپراتور Grenouille را به یک کارد و چنگال به عنوان یک کارگر برده به فروش می رساند. سپس او با عطر و ادکلن ملاقات می کند و در آنجا کار می کند. او او را دوست دارد زیرا او حس بوی بسیار قوی دارد. کودک ناخواسته یک مادر فاحشه. یتیم بدرفتاری برده داری فروخته شد بی تحصیل زشت ناخوشایند نفرین شده ما می توانیم گرینویول را به مردی مقایسه کنیم که اگر راه خود را برای کار امروز با یک ماشین فرار کند و در خیابان می میرد، هیچکس بدنش را ادعا نمی کند. احتمالا فقط به بدنش نگاه میکنیم و برای او متاسف هستیم، اما ما واقعا از آن مراقبت نمی کنیم، ما او را نمی دانیم و او به نظر می رسد فقیر است و به مقصد ما برمی گردد و کاری انجام می دهیم که باید انجام دهیم. با این کتاب اگر شما به دنبال نزدیک تر نیستید، این را فقط به عنوان یک داستان بیمار از یک قاتل بیمار که بوی قوی دارد، رد کنید. در وسواس خود راجع به انجام دادن تنها کاری که او در تمام عمر رویای خود انجام می دهد، باید چیزهای احمقانه و منزجر کننده را انجام دهد. اما، همه ما آن را دوست نداریم؟ حداقل، گرینویل می داند که چه میخواهد و او همه چیز را انجام می دهد، حتی زندگی خود را (و حتی زندگی افراد دیگر) را تحمل می کند تا این رویا را برآورده کند. در مورد شما چطور؟ آیا آرزویی داری؟ آیا شما همه چیز را می توانید برای آن رویایی انجام دهید؟ این یک جشن بزرگ از حواس است. پاریس همیشه پاریس مهم نیست که قرن شما به آن نگاه می کنید. بانوی جوان باکره زیبا. من شکی ندارم که بوی بزرگ و بهتر از همه ما مردمان فانی. آنها بوی آسمانی هستند. بوی بهتر از نوزادان. و صحبت از بوی، من هرگز با هیچ کتاب دیگر که بر این حس تاکید این کتاب را برآورده است. نزدیکتر می توانم به یاد بیاورم، نجل اسلاتر و یا ژاکلین میچارد پایان عمیق اقیانوس هستند اما حتی این ها واقعا مقایسه نمی کنند. این کتاب حس بویایی را به همان اندازه از نظر دید، طعم، احساس و شنیدن می دهد. بیا فکر کنید که کدام یک از این حواس ها ما را در حالی که ما در بستر مرگمان قرار دارد، می بینیم؟ بعضی ها می گویند، آخرین آنها حس شنوایی و سپس حس بویایی هستند. دهان شما از بسیاری از داروها یا عدم وجود غذا در ساعت آخر اقامتتان روی زمین خسته شده است. از آنجا که مکانیسم گرم شدن بدن شما دیگر کار نمی کند، احساس سردی می کنید. چشمان شما ممكن است از زمانی كه شما در معرض شدید قرار گرفته اید ممكن است بسته شود و سپس شروع به دیدن دیدگاه های آسمانی می كنید، اما هنوز می توانید بشنوید و احتمالا هنوز می توانید بویید. شما هنوز هم می توانید عطر همسر خود را گریه کنید و یا عرق همراه با لوسیون پس از تراشیدن شوهر خود را بگوید نماز توسط طرف شما. شما هنوز می توانید عطر و بوی راه حل آنتی سپتیک داخل بیمارستان بویید. شما هنوز هم می توانید پارچه کتانی تازه را در رختخواب خود یا باند و لوله های پلاستیکی محلول دگزوثه بخورید. شما هنوز هم می توانید گل هایی را که دوستانتان امیدوار هستند برای بیداری خود بسوزانند بسوزانید. می توانید در هر زمان بمیرید، پس چرا روز خود را با بوییدن یا بهتر شدن در حافظه خود حفظ نکنید، مثل اینکه چگونه گرینویول آن را انجام می دهد، عطرهای اطراف شما را خراب می کند؟ وقتی صبح بیدار شدید، بوی درون اتاق خوابتان را لکه دار کنید. صبح بخیر از همسرتان بکشید و صبح بخیر او را ببوسید. بوی صبحانه خود را در هوا در داخل آشپزخانه یا اتاق ناهار خوری خود لمس کنید. عطر و بوی مضر در داخل ماشین خود را، مخلوطی از عطر و بوی خود را که با استفاده از خوشبو کننده خودرو شما پوشانده شده است، تکان دهید. رول پایین پنجره ماشین خود را و خرج کردن درختان، نسیم دریا و یا بخار از شهر در حالی که شما در حال رانندگی. خرج کردن و حفظ عطر و بوی حوادث مهم زندگی خود را برای حفظ کسانی که در حافظه خود را. نه فقط تصاویری که باید در آن نگاه کنید. نه تنها آهنگ هایی که در حین این رویدادها پخش می شدند. شما همچنین ممکن است عطرها را حفظ کنید، زیرا این خاطرات را در قلب خود برای همیشه قفل می کنید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب عطر (سرگذشت یک جنایتکار)


 کتاب Labyrinths
 کتاب The Wind Up Bird Chronicle
 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ