کتاب غول مدفون

اثر کازوئو ایشی گورو از انتشارات نشر چشمه - مترجم: امیر مهدی حقیقت-ادبیات رئالیسم جادویی

غول پنهانی یک رمان فانتزی از Kazuo Ishiguro نویسنده بریتانیایی برنده جایزه نوبل است که در مارس 2015 منتشر شده است. در بریتانیا پس از آرتوریا، جنگ هایی که بعدها میان ساکنان و بریتانیایی ها گم شد، در نهایت متوقف شد. اکسل و بئاتریس، یک زن و شوهر بریتانیا سالمند، برای دیدن فرزندشان، که سالها از آنها دیده نشده است، رفتند. و چون غبار عجیب و غریب موجب حملات گسترده در سرتاسر زمین شده است، آنها به ندرت می توانند چیزی درباره او یاد بگیرند. همانطور که آنها در سفر خود توسط یک جنگجو ساکسون، اتهام یتیم خود و یک شوالیه برجسته، Axl و Beatrice به آرامی شروع به یاد گذشته گذشته تاریک و آشفته همه آنها به اشتراک گذاشتن. غول پیکر مدیتیشن درخشان در مورد فراموش کردن و قدرت حافظه است، داستان فوق العاده ای از عشق، انتقام، و جنگ است.


خرید کتاب غول مدفون
جستجوی کتاب غول مدفون در گودریدز

معرفی کتاب غول مدفون از نگاه کاربران
کتاب مورد علاقه من از Ishiguro تا کنون چیزی است که من می گویم از آنجایی که من 5 ستاره داده ام تا وقتی که ما یتیمان هستیم و بقایای روز در لیست علاقه مندی من است.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب واقعا جالب است این جمعیت را تقسیم کرده و Ive از طریق بررسی ها گشت و هیچ کدام از آنها کاملا چیزی را که من در مورد آن فکر می کنم می گویم. دو ماه برای خواندن وقت گرفتم. این بازنگری احتمالا کاملا مرموز و گیج کننده است، بنابراین ممکن است برای وضوح زمانی که Ive فاصله کمی داشتم، دوباره برگردم و ویرایش کنم. این کار را در پیشرفت تدریجی به کار ببرید. (Edit: Ive اکنون یک یادداشت را به انتها اضافه کرده است - به نظر می رسد، نظرات!) آنها آنها را به سمت خروج اسحاقورو دعوت می کنند و من واقعا نمی دانم چرا. درست است که تنها یکی از آنهایی که من خوانده ام هرگز اجازه مرا نخواهم داد، و بین آن و غول پنهان شده اثر انگشتی از یک نویسنده وجود دارد که احساس می کنم در برخی سطوح درک می کنم. او تنها در مطالعه خود دارای اندیشه های زیادی است و نمی خواهد در زمانی که سعی در صحبت کردن در مورد آنها نادرست باشد، نادرست است. حتی اگر همه آنها بسیار خام و بسیار آسان به misconstrue.In غار غرق غرق، همانطور که من آن را بخوانید، افکار خود را بر نقش ایمان است - فردی، اعتقاد تایید نشده در مورد چگونه جهان کار می کند، و نه لزوما اعتقاد مذهبی - در مقایسه با حقیقت در ساختن جهان. آن را در بریتانیا پس از روم تعیین نشده است. مجموعه آن در طولانی مدت، محل داستانی اژدها و Excalibur و بیت از سرامیک شکسته، و سنت های قصه گویی دهان. نکته این است که همه شما و من در مورد آن می دانیم داستان های نیمه یادآوری، درباره افرادی است که ممکن است یا شاید وجود نداشته باشند؛ و در فرضیه ایس هیوگوروس، همۀ شخصیت ها در مورد آن نیز می دانند. یک مه، که در سراسر کشور آویزان است، باعث می شود آنها همه چیز را فراموش کنند. @ چه نوع خدای آن است، آقا، که آرزوهای اشتباه را به فراموشی و بدون مجازات می برد؟ @\nIshiguro هرگز به نظر شما در چشم نیست؛ هرگز بیرون نمی آید و سؤال می کند. در هرگز اجازه ندهید بروید، او هرگز پرسید که آیا شما تصور می کردید که چه چیزی در حال انجام است یا خیر. در اینجا او هرگز به شما نمی گوید که آیا ارزش حقیقت را به خاطر بسپارد - نه در یک سطح شخصی، در ازدواج که برای سال ها ادامه داشته است، اما اکنون در حال حاضر وجود دارد و نه بعد از یک مورد اشاره شده - جنگی که هنوز در سراسر کشور بازتاب دارد. از زمان پایان دهه 1940، پس از جنگ، حقیقت برای بازسازی جهان ما بسیار مهم است: ما فقط می خواهیم بدانیم. چیزهای وحشتناک در سراسر جهان اتفاق افتاده است. ما می خواهیم آنها را در چشم نگاه کنیم و بگوییم: هرگز باز نخواهیم گشت. اما این درست است؟ آیا این بهترین چیزی است؟ آیا واقعا تنها کسی است که هر روز در گذشته اتفاق می افتد؟ من نمیتونم جوابش رو بدم من هرگز در یک کشور در جنگ با چمن خانه زندگی نمی کردم؛ حقیقت پنهان کردن دولت های توتالیتر و من فقط در یک سطح آکادمیک تماس گرفتم. من نمی توانم به اندازه کافی شجاع به نوشتن این کتاب، و یا به ندرت نیمه پوزیشن نیمه کشف به این ترتیب این ایده که شاید، حقیقت چیزی است که به دنبال.این کتاب ضد علم است؟ ضد حقیقت و مصالحه؟ آیا در هر دلیلی در دنیای واقعی عملی است؟ من نمی دانم. یک بار دیگر، Ishiguro لمس یک عصب: نه برای درمان آن و یا تشدید آن و یا آن را به برجسته، فقط به ما یادآوری می شود که آن وجود دارد. به طریقی از TBG به نوعی از عقل متعارف خلاص می شود - یا حداقل فکر می کنم. من فکر نمی کنم که هر کس دیگری از آن ساخته شود. شاید من این را بخوانم چون من را جذب می کند، نه اینکه آن را در آنجا نگه دارد. همه اینها در آخرین صد صفحات، به این ترتیب است، زیرا چیز دیگری در مورد غول پنهان است که بسیار شگفت انگیز است. من چند هفته باقی مانده بودم و برگشتم و صدای صفحات را در یکجا خواندم. من فکر می کنم که اشتباه طراحی شده است: اگر دوست دارید شخصیت های اصلی Axl و Beatrice، پس شما ممکن است بخواهید آنها را خوشحال با هم، و نه به یاد داشته باشید وحشت های گذشته، و خود را بدون عواقب است. آیا شما روایت را برای انجام خلع سلاح، تکرار و تکرار کاهش می دهید یا اینکه دیگران باید با چیزهایی که نمی دانند و شما نمی دانید، اما می توانند از هم جدا شوند؟ حتی فریاد می زنم که برای خدایان دوصد صفحه با آن در نظر گرفته شده است تصمیم گیری می شود. اما کم و عدم تحمل سه پنجم اول عمدی است و تکرار آن نیز همین طور است. با گذشت زمان به صدها صفحه گذشته، Id از مدتها به خاطر تغییرات ناامید شده است، که من حدس می زنم دقیقا همان چیزی است که بعد از آن بود. غول پنهانی دربرابر چیزی که بر علیه آن فشار می آورد، هیچ رمز و راز واقعی برای حل این مسئله وجود ندارد، و من نمی دانستم که با خودم چه کنم، اما می توانم او را درک کنم که ممکن است بهتر از جایگزین باشد. مردم گفته اند که این عزیمت است، و من موافق نیستم Ishiguro به شدت تلاش می کند، صرف نیمی از کتاب نگاه کردن در اطراف از یک نقطه. او روابط نزدیكی دارد كه با گفت وگوی عمدا آرام، در تنظیمات بی نظیر پخش می شود. و شما همچنین می دانید که من چه چیزی را در نهایت صحنه کتاب های درسی Ishiguro شبیه می کنم. با توجه به یک یادداشت دیگر، من کاملا مطمئن هستم که ویرایشگر کپی خود بهترین کار در جهان است. من دوست داشتم دستانم را بردارم .--------------------- علاوه بر این، 19 نوامبر 2015: روزنامه صبحگاهی در مورد دانشجویان تظاهرات در آفریقای جنوبی، که برای شروع بسیار خواندن بسیار جالب است. به خصوص، من را نازک کرد ...

مشاهده لینک اصلی
من هیچ کلمه ای ندارم. این اولین گف من است. شما خوش آمدید

مشاهده لینک اصلی
این کتاب قرن نوزده من بود که خواندید. بگذارید آن را بفهمم، وقتی که کتاب 900 خود را می گویم. من نه صد کتاب را از صفحه اول تا انتها امتحان کردم. یا در واقع من ممکن است انجام داده ام ممکن است کتاب هایی از دوران کودکی و روزهای قبل از GoodReads-and-blog من وجود داشته باشد که در آن کتابی را بخوانم یا 3 صفحه یا 500 صفحه طول می کشم - که همه چیز را از طریق آن Ive از زمان فراموش شدن خواند. همانطور که می بینید، این کتاب هایی است که Ive برداشت، به صورت فیزیکی یا الکترونیکی، و فکر می کنم، @، من می خواهم به شما @ را بخوانم. برخی از آنها ناامید شده اند برخی از من موفق به فراتر از چند فصل اول، اما برای من آنها را خوانده ام. لطفا احساس خود را به نظرات خود، اما من هیچ احساس نمی کنم که من خودم و نه شما تقلب کردم. این به سادگی یک عدد است. اما بله، کتاب 900 من و من بسیار هیجان زده بودم. دو چیز را که مایلم اشاره کنم، اولا، من یک فانتزی پر از تحمل کننده هستم، هیچ کدام از فانتزی های توهستنی YA-mild-fantasy شامپانی، فن: یک طرفدار فوق العاده فانتزی و طرفدار فانتزی سنگین در سطح جهان، و دوم اینکه من هرگز کتاب Kazuo Ishiguro را ندیده ام و هر گونه سازگاری از آثار او را دیده ام. این صدا جذاب بود تخیل او گسترده است، مانند نیل گیمنز، و داستان اولیه بسیار جذاب بود. در ابتدا من فکر میکردم شاید دو ستاره باشد، نیمی از زمانیکه سر گاوین ظاهر شد و آن را به رتبه ی سه ستاره تغییر داد اما پس از آن به آرامی در زمین افتاد و به شدت مرگ یک هزار مرد مرده را کشت شما فکر می کنید مرده است، اما آن را انجام می دهد که آخرین نفس گیر و پس از آن واقعا می میرند.من نمی خواهم به یک بار کامل از جزئیات، به طوری که من زمینه های اصلی که bugged من را پرتاب. اولا، آن را مانند یک رمان معاصر با یک نوع ژانر فانتزی احساس کرد، که تنها برای جلب جوایز بزرگ برنده شد، چرا که داستان تخیلی، مانند فانتزی، برنده جایزه های بزرگ براق نیست که هر کس در مورد آن مورد توجه قرار گیرد. من به جای جایزه ی مرد بوکر نگاه می کنم. در مرحله دوم، شخصیت ها 2D و نسبتا مزاحم بود، با گفت و گوی خیره کننده. من قدردانی از دست دادن حافظه آنها را به جای دوری، اما در غیر این صورت آنها علاقه مند نیست و من برای آنها همدردی نداشتم، و یا من هیچ احساس همدلی را نسبت به وضعیت سخت آنها. سه: فانتزی اساسا جهان با هر چیز دیگری در آینده است. فانتزی بر روی ساخت و ساز جهان ساخته شده است: این به طور کلی کل نقطه آن است. شما نیازی به یک کل سیاره ندارید، و شما قطعا نیازی به چیزی ندارید: زمین برای رمان فانتزی به اهدافش احتیاج دارد. این کتاب هیچ کدام را نداشت: @ اوه، جنگل بیش از آن وجود دارد @ خیلی زیاد بود. در ابتدای کتاب، شرح خوبی از آنچه در انگلستان به نظر می رسید، می گوییم، اما در مورد آن. شما باید در کل کتاب به یاد داشته باشید. این هواپیماها یا ویران شده، باد و یا درختان است. چهارساله، و این یک نظر شخصی است، اما من دوست نداشتم که سر گاوین تصویر شود. بله، آرتورواری نایت عزیزم، نه، من نمی دانم که افسانه های آرتوریا به اندازه کافی شناخته شده است اگر به درستی به تصویر کشیده شود، اما ایوان خواندن سر گاوین و نایت گرین، و برخی از لرد تنیسون ها کار می کنند، و سر گاوین نیروی محرکه نیست من این را می دانم. بعضی چیزهای دیگر به خاطر اسپویلرها از بین رفته اند، اما ایده هایی که برخی از شخصیت ها داشتند، به خصوص در انتها، بی نظیر و خودخواه بودند. در حقیقت، پایان تمام، به جز پایان دقیق، فقط یک پدیده ناامیدی بود. و پروردگار من، اگر Axl به نام بیتریس @ پرنسس @ یک بار دیگر از او من کاملا مطمئن بود من را متوقف خواندن. همه چیز ازhey منحصر به فرد من یک راز می دانم، اما من نمی خواهم به شما بگویم تا انتهای @ و ما واقعا در پایان پیدا نشد. چه چیزی دوست داشتم؟ البته، سر گاوین و شیوه ای عجیب و غریبی که به عنوان افسانه ای آرتوریا به آن اشاره شد، به عنوان یک بخش واقعی از تاریخ است. این تخیل و سرگرم کننده بود، اما خوب انجام نشد. نام کتاب خود بزرگ بود، گرچه خیلی بد انتخاب شده (دوباره باheres راز من ممکن است یا ممکن است به شما در مورد بعد @ نمی گویم)، و این واقعیت آن اژدها و نوع جادویی بود. بله، cover.I واقعا نمی دانم. شاید آزمایش درست انجام شود؟ این قطعا من را متوقف نمی کند از تلاش های دیگر خود را انجام دهد. ایو چند نظر دیگر را از افرادی که آثار دیگرش را خوانده اند، خواندند و همه آنها به نظر می رسد همان چیزی را می گویند: این بسیار متفاوت است و نه در هر کجای نزدیک به خوبی. این باعث می شود من احساس کمی در مورد آن را دوست ندارم، صادق باشم. من نمی دانم چرا احساس بدی دارم: شاید یک ستاره خیلی خشن است، اما راه آن را احساس کردم - تقریبا عصبانی به سمت انتها - باعث می شود من فکر می کنم که من نمی توانم آن را بیشتر بدهم.به حداقل من کتاب 900 من تمام راه را از طریق هر word.Blog | نمایش مشخصات عمومی | توییتر | Pinterest | فروشگاه | Etsy

مشاهده لینک اصلی
من فقط Kazuo Ishiguro یک کتاب را در گذشته خواندم و هرگز اجازه نداشتم بروم. یک کتاب عمیق در حال حرکت در مورد خودخواهی جوامع در یک گروه از افراد. در زیر سطح عنصر علمی تخیلی وجود دارد، اما آن را غیر قابل چشم پوشی می دانید - هر کسی می تواند این کتاب را بخواند، طرفدار علمی تخیلی یا نه. بنابراین فکر کردم زمانی که من غول پنهان را دریافت کردم ممکن است در همان خطوط یا موضوع باشد، اما اشتباه کردم. Ishiguro به طور کاملا متفاوت با تنظیم و موضوع رفت. تنها راه توصیف آن، رمان قرون وسطی / ماجراجویی / فانتزی با اژدهای، پیکسی، رزمندگان و شوالیه ها و بسیاری از رویدادهای عرفانی عجیب و غریب است. این داستان دلپذیر از عشق و جنگ و آزمون بر روی وفاداری است هنگامی که اسرار و گذشته نشان داده شده است. غارنورد غارنشین بعد از زمان پادشاه آرتور است که در آن بریتانیایی ها و Saxons در صلح زوج سالخورده اکسل و بئاتریس در یک سفر طولانی برای پیوستن به پسرش در روستایی دیگر که آنها سالها در آن حضور نداشتند، قرار گرفتند. دلیلی وجود دارد که رابطه پسر و بستگان سالخورده راه های جداگانه ای به وجود می آید، اما این خاطرات برای آنها از دست رفته است. در حقیقت، به نظر می رسد که در تمام تمدن اتفاق می افتد؛ خاطرات بد از بین می روند و موارد خوب حفظ می شوند. گمانه زنی ها این است که به علت غبارآلودگی که در سرتاسر زمین شناور است، این خاطرات را به تصویر می کشد. سفر به خاطر زوج سالخوردگان ذهنی و فیزیکی خسته کننده می شود. آنها در حال مبارزه برای صعود به زمین های پر از تپه و آب و هوای خشن هستند، و همچنین برخورد آنها با هیولاهای خبیث و موجودات عجیب و غریب در طول مسیر. بحث و گفتگو / شایعاتی که خانواده ها در برابر یکدیگر قرار می دهند و زوج هایی که تقسیم می کنند، بی نظیر را مضطرب می کند. آنها با یک جنگجو و یک نایت مواجه می شوند که در تلاش های مخفی خودشان هستند و زوج سالخورده به نوعی درگیر شده اند. غول پنهان، کتاب زیبایی نوشته شده است و گویش برای دوران کامل و واقع گرایانه است. این یک کتاب قابل خواندن است حتی برای کسانی که با این ژانر آشنا نیستند، به راحتی می توانند پیگیری کنند. من تا حدودی علاقه مند به پس زمینه مرموز و زمین غیر قابل پیش بینی و تنظیم با غبار و موجودی بود، اما علاوه بر این، در طرح منعکس نمی شد که من صادقانه می توانم به من سر زد. این سفر اکثریت قطعه را به دست آورد و در یک سطح حتی با سرعت حرکت کرد. با این حال وقتی نایت، شمشیر، مجموعه زره و هیولا را می بینم، فقط تصور می کردم که درگیری های شدید وجود دارد. بله، جنگ ها وجود داشت، اما متأسفانه صحنه ها به سرعت از بین رفتند و خیلی خفیف بودند، اگر شما توجه نکنید، می توانید به راحتی آن را نادیده بگیرید. من واقعا نا امید شدم من به این صحنه ها برای بالا بردن سرعت متکی بودم، زیرا موضوعی که در اطراف حافظه بود، به اندازه کافی نبود. و متاسفانه، من احساس پیوستن به شخصیت ها را نداشتم. من خوشحال شدم که پیشرفت آنها را بخوانم، اما به شدت نگران نتیجه یا سرنوشت بودم. نوشتن دوست داشتنی اما فقط برای من علامت گذاری نشد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب غول مدفون


 کتاب The Dangers of Smoking in Bed
 کتاب The Echo of Old Books
 کتاب Kafka on the Shore
 کتاب کتابخانه سیار شبانه
 کتاب بابل
 کتاب انسان های عجیب و غریب