کتاب مرشد و مارگریتا

اثر میخائیل بولگاکف از انتشارات مجید (به سخن) - مترجم: پرویز شهدی-ادبیات رئالیسم جادویی

میخائیل بولگاکف ۱۲ سال آخر عمر خود را صرف نوشتن مرشد و مارگریتا کرد که به گمان خیلی از منتقدان با رمان‌های کلاسیک پهلو می‌زند و بی‌تردید در زمره درخشان‌ترین آثار ادب روسیه به‌شمار می‌رود. جالب این‌که وقتی او درگذشت کسی جز همسر و چند دوست نزدیکش از وجود این رمان خبری نداشت. هنگامی که این رمان ربع قرن بعد از مرگ نویسنده‌اش اجازه انتشار یافت در تیراژ سیصدهزارنسخه به چاپ رسید که یک شبه تمام شد و هر نسخه آن نزدیک به صد برابر قیمت خرید و فروش می‌شد.


خرید کتاب مرشد و مارگریتا
جستجوی کتاب مرشد و مارگریتا در گودریدز

معرفی کتاب مرشد و مارگریتا از نگاه کاربران
استاد و مارگاریت، رمان یک دوره. میشل بلغاكوف، بدون شک، نبوغ ادبیات روسی مدرن و همچنین مروج گرایی در روسیه است. Master and Margareta @ رمانی است که او را شهرت به ارمغان آورده است. همانطور که فریبنده به عنوان نوشتن داستان نوشتن خود رمان است. استالین پس از انتشار در روسیه ممنوع اعلام کرد زیرا او انتقاد از واکنش ها و واکنش ها در حزب کمونیست، استالین دستور داد، همه کودکان ممنوعه، پیدا کردن و سوزاندن، رمان بسیار منتشر خواهد شد بعدها پس از بولگاکوف میخواسته بمیرد. پس از یک مبارزه سخت با سر dusă دولت خواستار cărora اجازه دهید آنها را تبعید شود، می گوید که زمانی کهTotul ¢ îmi ممنوع است از بین برد، مسموم، mă într تنهایی deplină هستم @ بولگاکف چشمگیری در مجله تأکید یا - با اشاره به رومانیایی - @ او با نوشتن مجدد او را خوش آمد می گوید، سپس او را از ذهنش بازنویسی می کند و یک کپی مخفی را به ایتالیا ارسال می کند. این رمان 26 سال پس از مرگ نویسنده منتشر شد. روایت DesfÄƒÈ ™ oară سه چیز است: آس\u003e بخش principală interbelică در روسیه اتفاق می افتد، در مسکو، într چارچوبی که در آن surprinsăvizita شیطان @ در معلم دگرگون ولد والدن و جادوگر آلمانی خود را سیاه و سفید. آنها از آهنربا سیاه استفاده می کنند تا برخی از شخصیت های برجسته در پایتخت شوروی را بازی کنند. لایه دوم فراهم می کند بازده بهتر در زمان برای قرن ها nouăsprezece ¢ تعجب زمانی که viae\u003e عیسای ناصری E ™ و قضاوت خود را با پنطیوس پیلاطس. ظاهرا، این دو طرح هیچ ارتباطی ندارند، اما ظهور ساختار سوم، داستان عشق بین استاد و مارگارت، دو هواپیمای را به هم پیوند می دهد و باعث می شود که یک جریان مایع مانند یک خط învolburat. در طول نوشتن خود، بلغاكوف خود را تحت عنوان \"رمان\" در مورد شیطان، @ Magician Black @ یا @ Princess of Darkness @ به نام خود رمان می نامید. در incipit در محل scenă شخصیت Woland (îmbrăcat عجیب و غریب برای وقت مسکو) که دو عالم در غم و اندوه ™ خیابان acostează و E ™ و îi جذب într قرار دادن یک dialectică ​​که تا به وجود تم\u003e از خدا ÃŽncepà ¢ دوم در اینجا Woland است اجازه دهید آنها را ارعاب viae\u003e ă، قتل او به طور ناگهانی NDU ¢ E ™ و در راه است که باعث می شود خواننده اجازه دهید fiarbă ¢ خون داخل رگ. پیگیری این رمان منجر به دلایل من شد، موانع خیالی من را فراتر از مرزهای خود گسترش داد. هدف این است که خرید\u003e خلاف، در spaÈ\u003e ژوئیه پایان بیرونی بلند مرتبه است، یک پایان است که او را باعث می شود که یادکرد ™ اجازه شما و نابود کردن هر دو سایم-E ™\u003e را realităÈ\u003e دوم، اجازه دهید نگاه کنید که از اتم انجام شده است برای تبدیل شدن به خالص، به شناور در اتر و شنیدن یک پیانو صدایی بلند در پیاده روی خود را.

مشاهده لینک اصلی
دوباره خواندن می تواند یک عمل بسیار وحشتناک باشد. قبل از اینکه من حدس بزنم کتاب کافی بود، اما تقریبا به اندازه این زمان نداشتم. بخشی از آن این است که میرا گینسبرگ ترجمه ی بهتر، خنده دار و شاعرانه تر را بخواند، که ترجمه های غریبانه ی زامیاتین من را در ماه ژوئن تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داد. متاسفانه، ترجمه او در سال 1967 از سانسور شده بود انتشار اصلی روسی که از آن ویرایشگران حذف حدود 60 ورق متن (!) از نسخه نهایی آماده شده توسط همسر Bulgakovs النا Sergeevna. بعضی از اینها بسیار حیاتی نیستند، اما برخی واقعا هستند، بنابراین من تلاش کردم تا آنها را از ترجمه های بورژین / اوکانور، اخیرا کامل تر (هرچند نه خیلی زیبا) بپیچم. (اولین بار، Id را ترجمه ریچارد پاورار برای پینگوین کلاسیک می خواند، اما پاورار یک مورخ بهتر است (نگاه کنید به مقدمه اش) نسبت به او اصطلاح جملات است و اغلب او کلمات را ترجمه می کند اما نه احساس اصلی آنها). هرچند این همه این من فکر می کنم، یک مفهوم کامل تر از کتاب را ترک می کند. و آنچه که آن کتاب است، ترکیبی از بت پرستی بولگاکوف معاصر مسکو، بررسی تاریک سکولار از دستکاری های سیاسی بیت المقدس قدیم، چشم انداز فوق العاده بسیار فراتر از نیازهای سوسیالیست-واقع گرایانه شوروی روشن در 30s، ارائه ماتریس وجود تحت ترور، و آنچه در واقع یک تفکر بسیار جادویی در مورد گناه و بخشش است. این دوم به ویژه: من فکر می کنم که من فراموش کرده بود یا قبلا از دست داده بود، چه غم انگیز این کتاب بود که در حساب نهایی آن بود، و من خوشحالم که فرصتی برای این جنبه ها به ویژه به دوباره بازبینی. علاوه بر این، در طول این خواندن من بیشتر از آثار بولگاکوف آثار مبهم پست مدرن و تنظیم صدای راوی آگاه شدم. همه اینها به یک رمان عالی اضافه می شود. درست است که آن را در مرگ بلغاكوف به طور کامل ندیده بود، و بنابراین نقص ها و سوالات ممكن است هرگز جواب نیافت، اما این هنوز یك غریبه غنی و گوناگون و نیروی باور نكردنی از عشق به نویسنده است كه آگاه است كه آن را انتشار هرگز در طول عمر خود را مشاهده نکنید. البته، همانطور که قبلا چند بار در طول داستان به طور مستقیم اشاره شده است (با آنچه که به نظر می رسد، خودآگاهی تراژیک و شاید بیشتر از این متاثر بودن پسامدرن است)، ادبیات جاودانگی است و نسخ خطی در نهایت نمی سوزد. بلغاكوف ظاهرا ناراحت شده بود كه دوستانش را متقاعد كند كه كار بزرگ او پس از مرگش كلاسيك كلاسيك خواهد بود، اما به نظر مي رسد كه آنها حقيقت را ثابت كرده اند. درست همانطور که رمان مهدویت پس از مرگ او (البته با صدای خود) در داستان تکمیل شده بود، رمان بلغاكوف سرانجام توسط یك همسرش - مدل مارگاریتا - مونتاژ شده و در نهایت به وسیله ی عالی و خوب به نمایش گذاشته شد. سزاوار، تحسین .... قبلا: بسیاری از ترجمه ها 1 وجود دارد. میرزا گینسبرگ، که، با توجه به ترجمه های او از داستان های زامیتین، دوست داشت، این بار خواند. با این حال، آن قدیمی تر و ظاهرا بر اساس یک متن ناقص، سانسور شده روسی است. هومم به هر حال، او به نظر می رسد این (بسیار عالی): اوه، بله، ما باید از اولین عجیب و غریب در مورد آن ماه مه وحشتناک توجه داشته باشید. نه یک روح در اطراف نه تنها در غرفه، بلکه در جایی که در تمام خیابان بود، موازی با مالایا برونیا بود. در آن ساعت، زمانی که دیگر امکان نفس کشیدن وجود نداشت، وقتی که خورشید در جایی در پشت جاده Sadovoye Circle غوطه ور شد، ترک مسکو سوزانده و گاز گرفت، هیچ کس در زیر چشمه ها قرار نگرفت، برای نشستن روی نیمکت. خیابان بیرون رفت. (Ginsberg، p.3) 2. ریچارد پاورز، برای پنگوئن کلاسیک، یکی از آخرین و محبوب ترین است. پیش از این این نسخه را خواندم: خوب، آره، بله، باید از اولین عادت این عصر مه می ترسید. نه تنها فردی دیده نمی شود، نه تنها در ایستگاه، بلکه در طول راه رفتن به طور موازی با خیابان Malaya Bronnaya. در آن ساعت، زمانی که به نظر می رسید که دیگر امکان نفس کشیدن وجود نداشت، زمانی که خورشید، مسافت پیموده شد، در یک غبار خشک در جایی فراتر از حلقه Sadovoye سقوط کرد، هیچ کس تحت لپه ها قرار نگرفت، هیچکس روی نیمکت نشسته بود، راه رفتن خالی بود. (پویار، ص 7) 3. و مایکل کرپلسون، همچنین جدیدتر، بهترین نیست: به هر حال، ارزشمند است اولین چیز عجیب و غریب در مورد این وحشتناک بعد از ظهر مهتاب را یادآوری کنیم. هیچ انسانی در مجاورت غرفه و یا در کل کوچه که به موازات خیابان مالایا برونیا راه می رفت پیدا نشد. در یک ساعت زمانی که به نظر می رسید تقریبا غیر ممکن نفس کشیدن، زمانی که خورشید، مسخره مسکو، به جرم خشک در جایی که فراتر از مسیر صوفوئی حلقه در حال چرخش بود، هیچ کس پناه در سایه لپ ها نخواست، هیچ کس نشست روی نیمکت. خالی کوچه بود (Karpelson، ص 3) 4. و سپس مایکل گلنی است. اوه مایکل گلینی: در ماه مه عجیب و غریب در مورد این روز وحشتناک بود که ارزش ثبت نام دارد: نه تنها در کیوسک، بلکه در کل مسیری که به موازات خیابان مالایا برونیا واقع شده بود، فردی دیده نمی شد. این ساعت روزی بود که مردم احساس خستگی می کردند تا نفس بکشند، زمانی که مسکو در یک مه سرد خشک می شد چون خورشید در پشت ساحل ناپدید می شود ...

مشاهده لینک اصلی
من کاملا مطمئن نیستم که من در مورد این کتاب فکر می کنم. من از آن لذت بردم، اما من آن را دوست نداشتم چرخش ناگهانی و چرخش در تن من را پرتاب کرد، اما آنها من را ترک کمی discombobulated. من تعجب می کنم که اگر سعی کردم آن را خیلی دقیق بخوانم، اگر مجبور بودم آن را برای نخستین بار بشورم، و بعد دوباره به فکر کردن درباره ی آن بیشتر فکر کردم. توجه: بقیه این بررسی به دلیل تغییرات اخیر در سیاست و اجرای قانون Goodreads حذف شده است. شما می توانید بخوانید چرا من به این تصمیم در اینجا آمده ام. در عین حال، شما می توانید تمام بررسی را در Smorgasbook بخوانید

مشاهده لینک اصلی
من این مقاله را یک بار خواندم بر چه چیزی کتابی عالی می سازد؟ خوب نیست، اما عالی است جوهر در سراسر صفحات زرد رنگ، در قفسه های گرد و خاکی، نام های بیشتری از من هرگز نمی دانم. و برای همه من می دانم، همه آنها خوب هستند. در این صفحات، بین نقره ای و تخیل قرار می گیرند، برخی از فضایل صرفه جویی می کنند: چیزی است که حتی عادی ترین و بی معنی است که قابل تمدید است. اتلست، بنابراین من می خواهم فکر می کنم. اما چه چیزی باعث می شود یک کتاب عالی باشد؟ چه چیزی باعث می شود آن را در برابر گرد و غبار و خاك بالا بكشد و وجود داشته باشد، خون و رگ ها، استخوان ها و مفاصل. مقاله ای که من اشاره کردم این بود که این نکات بسیار مختصر توضیح داده شده است، و یا نشانگر مایل: یک چک لیست اگر شما خواهد شد. اما من اعتقاد دارم که در زیر همه نقاط گلوله، آنچه نویسنده می خواست بگوید این بود که این کتاب هایی هستند که چیزی را در شما تغییر می دهند. یک اسباببازی، یا حتی یک تمایز روشن که پس از خواندن آن، می دانید که تغییر کرده اید. شما که قبل از آن کتاب خاصی وجود داشت، برای شما رفته بود. برای همیشه. برخی می گویند که در مورد کتاب های بسیار خوب، چه چیزی باعث می شود یک کتاب عالی از خط مونتاژ جدا شود این است که آن را به یک آزار و اذیت درهم و برهمی است. استاد و مارگاریتا، که طی یک دوره دوازده ساله نوشته شده بود، برای من یکی از آنها بود. â € œFollow من، خواننده! چه کسی به شما گفت که هیچ ایمان واقعی، ایمان، عشق ابدی در این دنیا وجود ندارد ممکن است زبان دروغین دروغین قطع شود! دنبال من، خواننده من، و من تنها باشم، و من به شما چنین عشق را نشان خواهم داد. »به سادگی، این یک افسانه است. یک داستان پری داستاننویسی استادانه. یک داستان غریب در اتحاد جماهیر شوروی بسیار واقعی. این کارناوال شخصیت ها، مجموعه ای بی نظیر از نمایشنامه ها، صفحات پس از صفحات آرکه تایپ های تاریخی، تغییرات پارادایم و آشکارسازی است. این جشن برای رضایت مشتاقانه ترین علاقه مندان به ادبیات است. اما این سوال را به خوبی می فهمید: اگر خرافات وجود نداشته باشد، چه چیزی باعث می شود که شما خوب عمل کنید، و اگر زمین های سایه ناپدید شوند، زمین به نظر می رسد؟ پس از همه، سایه ها توسط چیزها و مردم بازی می شود. در اینجا سایه شمشیرم است. اما سایه ها نیز از درختان و موجودات زنده آمده است. آیا می خواهید زمین از تمام درختان و چیزهای زندگی را فقط به خاطر فانتزی خود برای لذت بردن از نور برهنه بچرخانید؟ شما احمق هستید. (نگاه کنید به اسپویلر) [سه داستان متمایز و متقابل در رمان آشکار است: داستان عشق بین استاد و مارگاریتا، ورود و بدبختی پروفسور والند و داستان Pontius Pilate و Ha-Nozri. و در هر مورد، به نظر من این شخصیت ها مانند شخصیت های روی صفحه نمایش نقره ای یا شخصیت های بازی در یک تئاتر، متمایز و جدا از سایر نقاط جهان در مخاطب، به نظر می رسیدند. به عنوان مثال، این کتاب از نویسنده شروع می شود و از خواننده می خواهد توجه خود را به واقعیت جلب کند که \"هیچ روح نباید در اطراف دیده شود - نه فقط در غرفه، بلکه در جایی که در تمام خیابان ها قرار دارد، به موازات Malaya Bronnaya . در آن ساعت، زمانی که دیگر امکان نفس کشیدن وجود نداشت، وقتی که خورشید در جایی در پشت جاده Sadovoye Circle غوطه ور شد، ترک مسکو سوزانده و گاز گرفت، هیچ کس در زیر چشمه ها قرار نگرفت، برای نشستن روی نیمکت. خیابان بیرون رفت. چنین یادداشت های شگفتی در کل رمان قابل توجه است: نخستین ظهور پروفسور والند تقریبا غیرممکن است، اظهارات ولانند در مورد عدم حضور Berlioz به انتصاب های آینده او، پرواز مارگارتا در روز اول او به عنوان جادوگر از مردم، حتی ناکامی خود در تخریب ساختمان آپارتمان، به اعتدال خواننده عمل می کردند و توسط یک عامل مفقود غایب که در بالای توده های نامرئی دیده می شد، چشم انداز قرن توسط ولانند، انزوای استاد در موسسه، جدایی از مارگارتا، انزوا در داشتن تنها کسی است که با توانایی درک در حضور ولان (بسمهم) و غیره و غیره. حضور تئاتری مرگ نیز همه جا فراگیر است. کتاب خود را با (گوته، فاوست) آغاز می کند: «... پس کی شما در پایان هستید؟» من بخشی از آن قدرت است که ابدی آرزوی بد می کند و ابدی خوب است. »مرگ باطل است و مجهز به مکانیزم رانندگی داستان است. چنین است که مرگ سردبیر Bezdomny کاتالیزور مجموعه ای از حوادث باور نکردنی است که شکل ظاهری در مسکو، مرگ حناذری است که داستان پونتیوس پیلاته را در بر می گیرد و به خواننده اجازه می دهد تا گناه این بسیار نفرت شکل در تاریخ است. انتهای کتاب خود را توسط استاد یادآوری داستان Pontius پیلاتس اشاره کرد: @ Pilate عجله بود به پایان رسید و پیلاته به پایان خود عجله بود، به پایان آن. این مفهوم که همه چیز خواهد بود درست در پایان بسیار قابل توجه است . \"همه چیز درست خواهد شد، جهان بر روی آن ساخته شده است.\" با این حال، علاوه بر نمایندگی های موضوعی، بلگاکوف یک صندوق بسیار منطقی در حسابداری داستان پونتیوس پیلاته، جدا از توصیف فوق العاده و رنگارنگ ماهیتی است که در بقیه شناخته شده است. اجازه دادن خوانندگان به مشاهده محکومیت و محکومیت اشرف غزالی از دیدگاه بسیار منطقی ...

مشاهده لینک اصلی
بیشتر یا کمتر رمان، این کتاب نیز یک تمثیل است. مثل موبی دیک، احتمالا ده تفسیری وجود دارد که می تواند به آن داده شود. رنگ محلی وسیع از مسکو در اوایل قرن بیستم می آید. (نویسنده آن را از 1929 تا 1940 نوشت و تجدید نظر کرد). قطعه اصلی در اطراف جمعیتی از نویسندگان روسی - نویسندگان، خوانندگان تئاتر و لباسی، به ویژه یکی از نویسندگان قدیمی جهان خسته (استاد) و دختر دوست داشتنی جوان او (مارگاریتا) متمرکز است. شیطان و پیوندهای او به شهر می آیند و بسیاری از اقدامات بد انجام می شود. (اگر این یک رمان آمریکایی مدرن آمریکای لاتین بود، ما آن را رئالیسم جادویی می نامیم.) درهم آمیخته با فصل های مسکو، یک رمان مینی تاریخی است که استاد درباره Pontius Pilate و آزار و اذیت او بر تصمیم هایش که منجر به کفر شدن می شود، نوشته است. با توجه به اینکه اتحاد جماهیر شوروی در این دوران آئوتیزم، بستن کلیساها و آزار و اذیت مردم مذهبی را تبلیغ کرد، به نظر می رسد که خلاصه اصلی به شرح زیر است: @ کاملا شگفت انگیز است و اگر چنین باشد، باید یک خدا باشد. مانند دانته ، در کمدی الهی خود، نویسنده از کار خود برای حل نمرات قدیمی با منتقدان و سانسور استفاده می کند. من نمی توانم بگویم که یک کتابی است که نمی توانم آن را بپوشم، اما طرح حرکت می کند و توجه من را حفظ می کند. یکی از چیزهایی که به من رسیده است این است که مسکو به طور ظاهرا @ پشت سر هم بوده است و بسیاری از طرح ها به نظر می رسید که در اواخر دهه 1800 تنظیم شده بود. اما پس از آن یک تلفن حلقه یا کسی را با هواپیما می رسد و آن را من را به دوران مناسب بازگشت.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مرشد و مارگریتا


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب The Dangers of Smoking in Bed